طبل عزا در خیابانهای محرم
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۰۲۶۹۹۳
طوفان «محرم» در همه شهرها و روستاها میوزد. درختان به احترام نام «حسین(ع)» خم شدهاند. صدای طبل عزا در خیابان و کوچهها میدود؛ رهگذران سیاهپوش، به بیرقهای در اهتزازی چشم دوختهاند که روی آنها نوشته شده: «هیهات منا الذله» شاید اگر با دقت گوش کنی صدای آسمانی محتشم را از گلوی خشکیدهاش بشنوی که:
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
از خود میپرسی که نام و یاد «حسین(ع)» بعد از قرنها با این مردم عاشق چه کرده است؟ یک معشوق و این همه عاشق؟
تکیهها و حسینیهها پیراهن نیلی به تن کردهاند و هرکس را که میبینی انگار درون سینهاش ابری عزا گرفته است و در دلش محشر کبرایی برپاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کم کم دستههای عزاداری شکل میگیرند؛ اشکها دسته دسته از راه میرسند و دستههای زنجیرزنی از آسمان تا حسینیه دل و از آنجا تا نفسهای تنگ غروب صف میکشند.
حالا حتی بوی سیب از سمت کربلا به «شام» که نه! به مشام میرسد.
و کربلا چیست جز سرزمینی تشنه که میتواند تمام دلهای تشنه را سیراب کند.
و کربلا آبروی همه خاک است؛ خاکی که هر ذره آن مهر نماز عاشقترین بندگان خداست.
و کربلا نخلستانی است که تا هنوز نخلهایش سربریده میرویند و ایستاده میمیرند.
و کربلا ابتدای دلهایی است که با عاشورا گره خوردهاند و عاشورا روز سربلندی انسان است.
و تو خوب میدانی که چرا هر سال در چنین روزی خورشید از بلندای نیزهای خونین طلوع خواهد کرد.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۰۲۶۹۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امروز با سعدی: که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل
گرم بازآمدی محبوب سیم اندام سنگین دل گل از خارم برآوردی و خار از پا و پا از گل ایا باد سحرگاهی گر این شب روز میخواهی از آن خورشید خرگاهی برافکن دامن محمل گر او سرپنجه بگشاید که عاشق میکشم شاید هزارش صید پیش آید به خون خویش مستعجل گروهی همنشین من خلاف عقل و دین من بگیرند آستین من که دست از دامنش بگسل ملامتگوی عاشق را چه گوید مردم دانا که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل به خونم گر بیالاید دو دست نازنین شاید نه قتلم خوش همیآید که دست و پنجه قاتل اگر عاقل بود داند که مجنون صبر نتواند شتر جایی بخواباند که لیلی را بود منزل ز عقل اندیشهها زاید که مردم را بفرساید گرت آسودگی باید برو عاشق شو ای عاقل مرا تا پای میپوید طریق وصل میجوید بهل تا عقل میگوید زهی سودای بیحاصل عجایب نقشها بینی خلاف رومی و چینی اگر با دوست بنشینی ز دنیا و آخرت غافل در این معنی سخن باید که جز سعدی نیاراید که هرچ از جان برون آید نشیند لاجرم بر دل کانال عصر ایران در تلگرام